یکشنبه، بهمن ۱۷، ۱۳۸۹

کم سن تر که بودم ، همیشه فکر میکردم برای نوشتن آدم باید کلمات قلمبه سلمبه بلد باشه ، یه جوری بلد باشه بنویسه " و آنگاه که ابر های تیره ی فکرم ، بغض خود را بر سر بی عدالتی های زمانه فرو شکست و..."  که خواننده اش اشکش در بیاد و بگه واااای برترین نویسنده ی عصر رو پیدا کردم . یه کم بعدتر اگر کسی از نوشته هام انتقاد میکرد متهمش میکردم به نفهمی و درک نکردن منو و هزار تا چیز دیگه . ولی کم کم یاد گرفتم که آدمها مثل هم فکر نمی کنن عزیز من. آدم ها با هم فرق دارن. قرار نیست همه من رو دوست داشته باشن . قرار نیست نوشته های من در سطح جهانی پراکنده بشه و همه هم خوششون بیاد. برای همین اینجا رو باز کردم که بیشتر یاد بگیرم. جنبه ی انتقاد پذیرم رو ببرم بالا . اینجا رو باز کردم که راحت بنویسم . بدون نیاز به سانسور.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر